[go: up one dir, main page]

پرش به محتوا

art

از ویکی‌واژه
Art, árt، ärt, و ært را هم ببینید.

انگلیسی

[ویرایش]
جستجو در ویکی‌پدیا ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ هنر دارد

آوایش

[ویرایش]
  • (UK) آیپا: /ɑːt/, سمپا: /A:t/
  • (US) آیپا: /ɑɹt/, سمپا: /Ar\t/
  • noicon(پرونده)
    خطای اسکریپتی: تابع «template_categorize» وجود ندارد.
  • پساوند انگلیسی:-ɑː(r)t|-ɑː(r)t

ریشه‌شناسی ۱

[ویرایش]

گرفته شده از art در انگلیسی میانه و پیش از آن در انگلیسی باستان، از واژهٔ لاتین artem

اسم

[ویرایش]

خطای لوآ در پودمان:en-headword در خط 336: attempt to index field 'plqual' (a nil value). الگو:commons الگو:wikiquote الگو:wikisource الگو:wikibooks الگو:wikinews

  1. (ناشمردنی) فن، تلاش انسانی برای تقلید کردن، کامل کردن، دگرگون کردن و یا بی اثر کردن کار طبیعت.
  2. (ناشمردنی) هنر، تولید و یا دگرگونی آگاهانهٔ ترتیب صداها، رنگ‌ها، شکل‌ها، جابجایی‌ها و یا دیگر اجزا به گونه‌ای که پدیدار گشتن زیبایی در افراد حس شود.
    There is a debate as to whether graffiti is art or vandalism.
    بر سر این موضوع بحث است که آیا گرافیتی (نقاشی دیواری) هنر است و یا یک کار خرابکارانه!
  3. (ناشمردنی) فعالیتی که هدف آن پدید آوردن یک چیز ویژه باشد.
  4. (ناشمردنی) ارزش زیبایی.
  5. (ناشمردنی) کار هنری (در نقاشی).
  6. (شمردنی) یک زمینه یا رده هنری مانند: نقاشی، تندیسگری، موسیقی، رقص، ادبیات و...
  7. (شمردنی) شاخهٔ غیرعلمی یادگیری، هنر آزاد
  8. (شمردنی) مهارتی که با کمک تمرین، یادگیری یا مشاهده بدست می‌آید.
    • 1796, Matthew Lewis, The Monk, Folio Society 1985, p. 217:
      A physician was immediately sent for; but on the first moment of beholding the corpse, he declared that Elvira's recovery was beyond the power of art.
هم‌معنی
[ویرایش]
متضاد
[ویرایش]
عبارت‌های گرفته شده
[ویرایش]
برگردان در دیگر زبان‌ها
[ویرایش]

ریشه‌شناسی ۲

[ویرایش]

از eart در انگلیسی میانه و انگلیسی باستان (کاربرد به صورت thou art) گرفته شده از earon در انگلیسی باستان به معنی «بودن» (are). آگاهی بیشتر در are.

فعل

[ویرایش]

are

  1. (باستانی): دوم شخص مفرد در حال ساده از فعل be.
    How great thou art!
    تو چقدر شگفت انگیز هستی!

همچنین ببینید

[ویرایش]

هم‌خانواده

[ویرایش]

آلبانیایی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

از واژهٔ لاتین ars

اسم

[ویرایش]

art خطای لوآ در پودمان:links/templates در خط 49: Parameter 1 is required.. (مفرد معین arti)

  1. art

کاتالان

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]

art مذکر و مونث (جمع arts)

  1. هم معنی art در انگلیسی، چیزی که برای ذهن دلپذیر باشد.

عبارت‌های مرتبط

[ویرایش]

زبان کورنی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

از واژه‌های لاتین artis و ars

آوایش

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]

art مذکر (جمع artys)

  1. هم معنی art در انگلیسی

زبان تاتاری کریمه

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]
  1. پُشت

هم‌معنی

[ویرایش]

دانمارکی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

گرفته شده از art در ژرمنی سفلای میانه.

اسم

[ویرایش]

الگو:da-noun

  1. kind
  2. nature
  3. species

Inflection

[ویرایش]

الگو:da-noun-infl

فرانسوی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

از واژهٔ لاتین artem، حالت مفعولی و مفرد ars

آوایش

[ویرایش]
  • noicon(پرونده)
    خطای اسکریپتی: تابع «template_categorize» وجود ندارد.

اسم

[ویرایش]

art خطای لوآ در پودمان:links/templates در خط 49: Parameter 1 is required.. (جمع arts)خطای اسکریپتی: تابع «template_categorize» وجود ندارد.

  1. آنچه برای ذهن دلپذیر باشد. هنر

عبارت‌های گرفته شده

[ویرایش]

هم‌خانواده

[ویرایش]

لتونیایی

[ویرایش]

فعل

[ویرایش]

الگو:lv-verb

  1. شخم زدن، شیار کشیدن، برف روفتن

صرف فعل

[ویرایش]

الگو:lv-conj-1

زبان مالتی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

گرفته شده از واژهٔ عربی ارض

اسم

[ویرایش]

الگو:mt-noun

  1. زمین

ایرلندی باستان

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]

art مذکر

  1. تحمل

هم‌معنی

[ویرایش]

سوئدی

[ویرایش]

آوایش

[ویرایش]
  • noicon(پرونده)
    خطای اسکریپتی: تابع «template_categorize» وجود ندارد.

اسم

[ویرایش]

art c.

  1. گونه، نوع

صرف واژه

[ویرایش]

الگو:sv-noun-reg-er

ترکی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

از art در ترکی باستان، از hārt در نیازبان‌های ترکی به معنی پُشت

اسم

[ویرایش]

خطای لوآ در پودمان:languages در خط 258: attempt to call method 'fixDiscouragedSequences' (a nil value).

  1. پشت