سر

(س رُ)

سِرْ :(ser) در گویش گنابادی یعنی گوشه ، کنار ، راز

سَرْ :(sar) در گویش گنابادی یعنی ابتدا ، آغاز ، سرآغاز

• عربی

1. راز.

• فرهنگ لغت معین

(سَ رْ)

• سریانی

1. ~ و دستار نمودن کنایه از: خودنمایی کردن.

• فرهنگ لغت معین

و کار (سَ رُ)

1. کفشی که از ریسمان بافند؛ موزه.

• فرهنگ لغت معین

(~.)

1. نوعی ماهی.

• فرهنگ لغت معین

(~.)

1. شرابی که از برنج سازند.

• فرهنگ لغت معین

1. کار.
2. معامله.

• فرهنگ لغت معین

خوردن (سُ. دَ)

1. لیز خوردن.

• فرهنگ لغت معین

به راه (~. بِ)

1. سرپیچی کردن.

• فرهنگ لغت معین

(سُ)

1. مطیع، فرمانبردار.

• فرهنگ لغت معین

برتافتن (~. بَ تَ)

1. سرخ، سرخ رنگ.

• فرهنگ لغت معین

(~.)

(سِر)

2. نهان.
3. سَر
4. کله.

1. از اعضای بدن شامل گردن به با

لاتین

1. رییس، مه

ترکی

1. فکر، اندیشه.
2. زور، قوت.
3. پسوندی است که در موارد ذیل استعمال شود. الف: پسوند زمان: پیرانه

سریانی

ب:پسوند مکان: رام

ایتالیایی

capo

testa

انگلیسی

vertex

• top
• thought
• secret
• ruler
• point
• plug
• pate
• pash
• noggin
• noddle
• nob
• naggin
• mystery
• mazard
• head piece
• head
• extremity
• end
• corona
• cipher
• chief
• cabal
• arcanum
• apex
• acme
• wrongheaded
• wristband
• wellspring
• wellhead
• wantoner
• vociferance
• vertigo
• upstanding
• uphill
• trunnion
• topsail
• topless
• tonsure
• tenacity
• tenacious
• swash
• stubborn
• stramash
• straightway
• straightish
• straightforward
• stiff necked
• stark
• slider
• slide
• skull
• sinciput
• shale
• self opinionated
• scurf
• scruff
• scalp
• ruction
• romp
• rise
• ringleader
• rig
• renitent
• remorseless
• refractory
• recalcitrant
• recalcitrancy
• recalcitrance
• rambler
• ramble
• racquet
• racket
• quaff
• protagonist
• pother
• portal
• pommel
• pomade
• pinhead
• pin
• pigheaded
• pertinacity
• pertinacious
• peak
• overhead
• overdue
• over
• opinionated
• on duty
• obstinate
• obstinacy
• noise
• nod
• neglectful
• mystic
• mulish
• milldam
• maturity
• marshal