یمیر
یمیر، اورگلمیر، بریمیر و بلاینین در اساطیر اسکاندیناوی، نامهای موجود نخستینی هستند که از قطره زهر رودخانه یخی الیویگار در گینونگاگپ زاده شده و جد تمام یوتون است. بر طبق شعر ولوسپا، اولین و شناختهشدهترین سروده در ادای شاعرانه، یمیر نخستین موجود زنده بود که حتی قبل از خلق بهشت و زمین وجود داشت. یمیر پدر تمام غولهای نژاد یخ بهشمار میرفت و خود از ذوب شدن یخهای واقع در نیفلهایم توسط بادهای گرم سرزمین سوزان موسپلهایم به وجود آمده بود. یخها به ذوب شدن خود ادامه میدادند و از قطرات آنها ماده گاو اودوملا پدید آمد. از چهار رود شیر که از پستان اودوملا جاری میشد، یمیر را خوراک میبخشید و خود گاو برای تغذیه، سنگهای نمک را میلیسید.
اودین و برادرانش ویلی و وه که دل خوشی از یمیر و غولهایی که روز بروز به تعدادشان افزوده میشد، نداشتند تصمیم گرفتند او را بکشند. وقتی یمیر مرد، کل نژاد غولان یخی بهجز دو تن در خونش غوطهور گشتند. آنگاه اودین و برادرانش از بدن بیجان یمیر بهره گرفتند تا جهان را پدید آورند. آنها با حمل پیکر عظیمالجثه او به داخل گینونگاگپ، زمین را از گوشت تن و صخرهها را از استخوانش پدید آوردند. آنها تخته سنگها و قلوه سنگها را از دندانها و استخوانپارههای تن او پدید آوردند، خونش را به دریاچهها و دریا، جمجمهاش را به آسمان فراز زمین بدل کردند و از چهار سو، چهار کوتوله (شمال، جنوب، شرق و غرب) در هر سمت گماردند تا جهان را نگه دارند. آنها گیاهان و درختان را از موی یمیر برآوردند و مغز او را بر آسمان پاشیدند تا ابرها را پدید آورد و در انتها از ابروهایش میدگارد، سرزمین انسانها را خلق کردند.[۱]
از یمیر در اِدای شاعرانه که در قرن سیزدهم تألیف شد، ادای منثور که توسط اسنوری استورلوسون در قرن سیزدهم نوشته شد و در اشعار اسکالد یاد شدهاست.