قارن
قارن | |
---|---|
از پهلوانان شاهنامه | |
نام | قارن |
نام کامل | قارنرزمزن |
شهرت | قارنکاوگان |
منصب | شاه ری |
نام پدر | کاوه آهنگر |
موطن | کشور ری |
جنگها | |
نبردها | جنگ سلم و تور |
نبرد اول | تصرّف آلانان دژ |
فرزندان | کشواد، ویس |
نوه | گودرز |
برادر | قباد |
قارَن (معرب کارَن) ملقب به قارن کاوگان و قارن رزم زن ، پسر کاوهٔ آهنگر و یکی از پهلوانان ایرانی شاهنامه و سپهدار ارتش ایران از زمان پادشاهی فریدون تا کیقباد است. قارن در زمان نبرد منوچهر با سلم و تور نیز سپهدار ایران است که بیش از سیصد هزار سپاه را فرماندهی میکند. وی بسیار دلیر بود و به همین دلیل به او کارن رزمزن میگفتند. مرکب از کار (به مفهوم کارزار و پیکار و رزم) + فتحه و نون که پسوند نسبت است. منسوب به رزم یا منسوب به کارزار یا جنگجو. وی دارای دختری به نام ویس بود که معشوقهٔ رامین بودهاست.[۱] شکل پهلوی کلمه کاران (Karan) است که نام خاندان کارن یکی از هفت خاندانهای بزرگ دورهٔ اشکانیان است که در زمان ساسانیان نیز دارای اهمیت بوده و افراد بزرگ این خاندان به همین اسم شهرت یافتهاند.[۲]
توصیف شاهنامه
[ویرایش]نام قارن برای بار نخست زمانی عنوان میشود که سلم و تور برادر کوچکترشان ایرج را کشته و تاج و تخت ایران را پس از مرگ فریدون بیوارث گذاشتهاند. فرمانداران و شاهکان خرد ایرانی که در این دوران گرد فریدون جمع هستند: قارن شاه ری، سام شاه زابل، و تنی چند از بزرگان و پهلوانان ایران نظیر شاپور و شیدوش. فریدون به سفیر سلم و تور که برای بخشش کردار گذشته منوچهر خواستهاند تا جبران کنند، اینگونه پاسخ آورد:
کنون چون ز ایرج بپرداختید | به کین منوچهر بر ساختید | |
نبینید رویش مگر با سپاه | ز پولاد بر سر نهاده کلاه | |
ابا گرز و با کاویانی درفش | زمین کرده از سمّ اسپان بنفش | |
سپهدار چون قارن رزمزن | چو شاپورِ نستوه شمشیر زن | |
به یک دست شیدوش جنگی به پای | چو شیروی شیر اوژن رهنمای | |
چو سام نریمان و سرو یمن | به پیش سپاه اندرون رای زن |
قارن و منوچهر از دو سه سو به سپاه سلم و تور حمله بردند و منوچهر تور را کشت و قارن به تعقیب سلم پرداخت و با گرفتن انگشتری تور از منوچهر، شبانه به دژی (دژ آلانان) که سلم قصد پناه بردن به آن را داشت، رفت و با نشان دادن انگشتری تور، خود را فرستادهٔ تور خواند و به درون دژ راه یافت و چون روز فرا رسید درفشی بر فراز دژ برافراشت و لشکر ایران به دژ حمله کردند و دژ را با خاک یکسان کردند.[۳]
جستارهای وابسته
[ویرایش]- قارنوند: یک سلسله در طبرستان
- شاهنامه
- فهرست پهلوانان ایرانی شاهنامه
پانویس
[ویرایش]- ↑ مهرالزمان نوبان (۱۳۷۶)، نام مکانهای جغرافیایی در بستر زمان، تهران: انتشارات ما، ص. ۴۹۴، شابک ۹۶۴-۶۴۹۷-۰۰-۴
- ↑ فرهنگ نامهای شاهنامه. ج. دوم جلد. ص. ۷۳۵.
- ↑ شاهنامه فردوسی به زبان ساده برای جوانان. ج. اول جلد. مصطفی جمشیدی. ص. ۱۰۶.
منابع
[ویرایش]- حسین، الهی قمشهای (۱۳۸۶). شاهنامه فردوسی. ترجمهٔ ناهید فرشادمهر. تهران: نشر محمد. شابک ۹۶۴-۵۵۶۶-۳۵-۵.