ارده (پرهسر)
ارده
اَردَه | |
---|---|
روستا | |
مختصات: ۳۷°۳۲′۱۶″شمالی ۴۸°۴۹′۵۷″شرقی / ۳۷٫۵۳۷۸°شمالی ۴۸٫۸۳۲۵°شرقی | |
کشور | ایران |
استان | گیلان |
شهرستان | رضوانشهر |
بخش | بخش پرهسر |
دهستان | ییلاقی ارده |
جمعیت |
اَرده روستاییست در بخش پرهسر شهرستان رضوانشهر استان گیلان. این روستا مرکز دهستان ییلاقی ارده است. } اَرده روستاییست در بخش پرهسر شهرستان رضوانشهر استان گیلان. این روستا مرکز دهستان ییلاقی ارده است.این روستای بزرگ و قدیمی در ییلاقات پرهسر در حوضه آبریز ه شفارود که به عنوان مرکز دهستانی به همین نام در دل کوههای تالش در ۳۰ کیلومتری پونل قرار دارد.به سبب اهمیتی که این آبادی در گذشته داشته سراسر آبریزه شفارود ارده رو خون نامیده می شود که در آنجا یکی از طایفه های بزرگ تالش دولاب اردج ها سکونت دارند.این طایفه خود به تیره های مختلفی تقسیم می شود.به عنوان نمونه از تیره هایی چون جاجا، گد، اصلانی،عیوضی،شیخ،و غیره می توان نام برد در مورد نام ارده و وجه تسمیه،عقاید زیادی وجود دارد با توجه به این که در متون اوستایی از جمله گاتاها به معنی ستایشگر و دیدار و حتی پارسا و نیک اندیش آمده است ودر برخی مناطق از لحاظ تلفظی هم آرتا یا آردا بیان شده است.اما پیران محلی و ،ارده شناسان محلی عقیده دارند که چون در ارده در سال های قبل آسیا ب های آبی زیادی وجود داشت به محل آرده یا ارده معروف بود و مردم آنجا را آرد مله یا آرد سرا میگفتند ذکر این نکته لازم است است که در اَرده هنوز هم کم و بیش آسیاب های آبی وجود دارد و هنوز هم پیر مردان آسیابان سفیدی موی سرشان را با سفیدی آرده این نعمت خدا زیباترجلوه سازمی کنند. ارده در در زمان های بسیار دور وجود داشته است. این روستا در کنار آبادی هایی چون میانرود، و سکه، لتوم،چروده قدمتی دیرینه دارد.قبلاً اسمش کهنه دی(ده کهنه) بود، کهنه دی در فاصله کمی با ارده فعلی قرار دارد. هنوز هم آثار زیادی از دی ها و قلعه ها ،بازارها در اطراف این آبادی وجود دارد. وجود پاره آجر و سفال گوشهای از ویرانه ساختمان های قدیم در کهنه دی خودشواهدی بر سابقه ارده است اهالی ارده مردمانی غیرتمند و شجاع و با شهامت هستند و همین خصوصیات آنها موجب پیشرفت روستایشان گردیده است.مناظر زیبا و کوههای پوشیده از جنگل در اطراف ارده ارزش سیاحتی ارده را دو چندان می کند.کوههای اطراف ارده چون، برزکوه،سیاه کوه ،سیفه ژیه و..میباشند. از چشمه های آب زلال می توان قاضی خونی(خونی:چشمه آب) بخته خونی، هفته خونی و شخه خونی نام برد.