[go: up one dir, main page]

پرش به محتوا

کرت

از ویکی‌واژه

(کَ رَّ)

فارسی

[ویرایش]

کُرْتَ :(korta) در گویش گنابادی یعنی کسی که خود را به کوری و نفهمی میزند ، کسی که خود را به کوچه علی چپ میزند.

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
  1. کرة

اسم

[ویرایش]
  1. دفعه، مرتبه، بار.

جمع

[ویرایش]
  1. کرات.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

(کَ یا کِ)

  1. کرد. کرته. کردو:
  2. قطعه‌ای از زمین زراعت کرده و سبزی کاشته.
  3. هر یک از بخش‌های تقریباً متساوی یک مزرعه یا باغچه.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

تلفظ

[ویرایش]
  1. کِرَّت

معنی

[ویرایش]
  1. دفعه ،بار(گویش قدیم فارسی، همچنین در گویش فارسی ِ نیشابوری)

آوایش

[ویرایش]
  • [kerrat]

منابع

[ویرایش]
  1. فرهنگ واژگان گویش نیشابور

برگردان‌ها

[ویرایش]
انگلیسی
minoan