Address
:
[go:
up one dir
,
main page
]
Include Form
Remove Scripts
Accept Cookies
Show Images
Show Referer
Rotate13
Base64
Strip Meta
Strip Title
Session Cookies
پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
صفحهٔ اصلی
سرواژهٔ تصادفی
همکاری
قهوهخانه
تغییرات اخیر
ورودی کاربران
واژه درخواستی
تماس با ویکیواژه
راهنما
جستجو
جستجو
ظاهر
کمک مالی
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
کمک مالی
ایجاد حساب
ورود
فهرست
انتقال به نوار کناری
نهفتن
بخش آغازین
۱
فارسی
تغییر وضعیت زیربخشهای فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
اسم
۱.۳.۱
برگردانها
۱.۳.۲
منابع
۱.۳.۳
پانویس
تغییر وضعیت فهرست محتویات
فرزند
۹ زبان
Deutsch
English
कॉशुर / کٲشُر
Kurdî
Lietuvių
Malagasy
Polski
Русский
Türkçe
سرواژه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
یادکرد این صفحه
دریافت نشانی کوتاهشده
بارگیری کد QR
چاپ/برونبری
ایجاد کتاب
بارگیری بهصورت PDF
نسخهٔ قابل چاپ
در پروژههای دیگر
ظاهر
انتقال به نوار کناری
نهفتن
از ویکیواژه
فارسی
[
ویرایش
]
ریشه لغت
[
ویرایش
]
پهلوی
آوایش
[
ویرایش
]
/فَرزَند/
اسم
[
ویرایش
]
فرزند
انکه از دیگری
زاده
شده است،
بچه
، پسر یا دختر، نتبجه، محصول. نسل،
ولد
عربی.
در پهلوی فْرَزَنْد است و در پارسی باستان فرزئینتی غالباً به پسر و گاه به دختر اطلاق شده است.
فرّ
به معنای شکوه و
زند
به معنای بزرگ است، مانند
شازند
به معنای شاه بزرگ.
فرزند به معنای شکوه بزرگ آدمی است.
[
۱
]
––––
برگردانها
[
ویرایش
]
ترجمهها
انگلیسی:
child
هلندى:
kind
ایتالیایی:
discendente
figlio
انگلیسی:
sonship
scion
progeny
offspring
get
fry
fruit
child
breed
bairn
whoreson
stepson
stepchild
sonny
sonnish
sonless
hagborn
godchild
fosterling
firstborn
filicide
adoption
silver cord
levite
judah
hagseed
polynices
paris
orestes
mac
levi
japheth
ishmael
isaac
aegisthus
shem
prometheus
gad
adoptionist
thyestes
jonathan
freeborn
uranus
aeneas
jus sanguinis
abel
منابع
[
ویرایش
]
فرهنگ لغت معین
فرهنگ بزرگ سخن
پانویس
[
ویرایش
]
↑
ابراهیم دهگان
ردهها
:
اسمهای پهلوی
اصطلاحات با پیشوند فر
اصطلاحات با پسوند زند