خودرو
ظاهر
فارسی
[ویرایش](~. رُ)
اسم
[ویرایش]- اتومبیل.
صفت فاعلی
[ویرایش]- آنچه که به خودی خود راه بیفتد.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(~. رُ)
- گیاهی که به خودی خود روییده شود.
- کسی که تعلیم و تربیتی ندیده.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
اسم
[ویرایش]آوایش
[ویرایش][xodɾo]
مترادفها
[ویرایش]برگردانها
[ویرایش]ترجمهها
մեքենա hy، ավտոմեքենա hy، ավտո hy، մաշնա hy
máquina es، (به خصوص آمریکای جنوبی به جز ونزوئلا، اسپانیا، مکزیک) coche es، (آمریکای مرکزی، پرو، جزایر کارائیب، کلمبیا، ونزوئلا) carro es، (به خصوص آرژانتین، اروگوئه، بولیوی، پاراگوئه، شیلی)
|
- ایتالیایی
صفت
[ویرایش]- انگلیسی
- weedy