[go: up one dir, main page]

پرش به محتوا

حاد

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /حادّ/

صفت

[ویرایش]

حاد

  1. وخیم و شدید؛ بحرانی و خطرناک؛ تند، برنده. طعم تند.
    حادّ ممکن است به زبان معیار باستان به دو بخش حا - دِ قابل تجزیه باشد، و به معنی صفت مفعولی دائم بوده است.[۱]

برگردان‌ها

[ویرایش]

پانویس

[ویرایش]
  1. این اصطلاح به صورت هادی در فرهنگ ایرانی- اسلامی هنوز هم محفوظ مانده است.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس