[go: up one dir, main page]

پرش به محتوا

جعبه

از ویکی‌واژه

(جَ بِ)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
  1. جعبة

اسم

[ویرایش]
  1. تیردان.
  2. صندوقچه، هر چیز قوطی مانند. ؛ ~سیاه اسبابی به صورت یک واحد کامل الکترونیکی در وسی له‌های پرنده برای گردآوری اطلاعات از عملکرد وسیله در جریان پرواز، به ویژه در فهم علت سقوط. ؛ ~تقسیم قاب سرپوشیده‌ای برای انتقال یا انعشاب مدارهای الکترونیکی. ؛ ~ابزار جعبه‌ای برای نگهداری و حمل ابزارهای دستی.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

اسم

[ویرایش]
  1. جعبه

آوایش

[ویرایش]

[ja'be]

برگردان‌ها

[ویرایش]

انگلیسی: box ایتالیایی: scatola

ایتالیایی

اسم

[ویرایش]

scatola

انگلیسی
hutch