آستان
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /آستان/
اسم
[ویرایش]آستان
- (ساختمان): آن قسمت از خانه و اتاق که نزدیک به در است. آستانه، کفشکن.
- بارگاه، دربار، کاخ پادشاهان و بزرگان. و به مجاز پیشگاه پادشاه و فرمانروایان.
- آستان در زبان معیار باستان به دو صورت قابل تجزیه است؛ نخست به صورت آس - تان و دیگر به صورت آسِت - آن. که تعریف کلی از هر دو ایوان مجلل یادگاری است.
برگردانها
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس